۱۴۰۳ تیر ۱۳, چهارشنبه

مجله های دانشگاهی من و مزاحمتهای بخش مافیا پرور ادارات امنیتی و مسلح کشور.

 لینک دانلود مجله ستون آزاد

در دانشگاه دولتی کاشان در فاصله سالهای 1376 تا 1380 در دانشکده هنر یثربی رشته کارشناسی فرش می خواندم و اولین مقالات سیاسی من در مجله جنبش بود که توسط حمید کارگر پیر رئیس انجمن اسلامی دانشگاه و نماینده دانشجویان در بیت رهبری چاپ و وی مدیر مسئولش بود. بعد از فاش شدن نقش سعید امامی (سعید اسلامی) در ماجرای قتلهای زنجیره ا ی در سال 1377  آنها از جلد سوم بجای مقاله های لیبرالی که من مینوشتم سیاست عدم انتقاد در پیش گرفتند که تعجب آور بود چون بعد از فاش شدن نقش سعید امامی و بعد از مرگ وی تازه دانشجویان بسیاری از دانشگاه ها جرات کردند و مقاله های بسیار تند و تیز علیه اختناق جمهوری اسلامی ایران نوشتند پس چرا حمید کارگر پیر و محمد صادق اسدی رازی تصمیم گرفتند مجله به سمت حمایت از حکومت برود. لازم به ذکر است دانشجویان زیادی بودند که اعتقاد داشتند انجمن اسلامی دانشگاه و حمید کارگر پیر و اسدی رازی  وارسته و سلکی و بقیه از سعید امامی دستور می گرفتند.

دانشجویان امنیتی دانشگاه که همین کارگر و وارسته و اسدی و ... بودند از سال 1378 با لاتهای محله بلوار فردوس شهر تهران تماس و تشویق کرده بودند با مجله های دانشگاه به اروپا پناهنده شوند.

از سال 1380 یا 1381 دانشجویان امنیتی یک شیوه جنگ روانی خاص که باید کارشناسان بررسی کنند را بکار گرفتند. مثلا من مشغول تماشای ویترین مغازه ای بودم دو سه مرد می آمدند کنار ویترین و همچین جمله ای می گفتند:

«کسی که در جنبش می نویسه و ستون آزاد داشته اگر تایید نکنه که پناهنده ها دوستاشن سروکارش اوین هست»

من ازآنها می پرسیدم:

« شما منظورتان چیست؟»

آنها با عصبانیت می گفتند:

«به تو چه در کار مردم فضولی میکنی؟»

این چندین بار در فاصله 1380-1383 ادامه یافت و آدمهایش تغییر می کردند. برخی شبیه حزب الهی های ریشو با ریشهای نامرتب بودند و برخی با تیپ جوانان غیر مذهبی بالا شهر.

من برای دفع خطر از سال 1381 تاکنون چندین بار با سازمانهای امنیتی قاره آمریکا و قاره اروپا تماس گرفتم با ایمیل بصورت ناشناس و اعلام کردم که من مجله منتشر کرده ام و امنیتی های ایران به شیوه خاص درباره فرستادن غیرمربوط به خارج تهدیداتی کرده اند. همچنین به اپوزیسیونهای ایرانی در خارج اطلاع دادم.

نکته دیگر اینکه حداقل از سال 1380 تا کنون در محل سکونت من دوربین جاسوسی و استراق سمع نصب است و باز به همان شیوه مردان کنار ویترین. یعنی از خانه همسایه صدای حمید کارگر و نیکونژاد و اسدی رازی و وارسته و مختاری کرچگانی و بقیه می آمد که زیر نظرت داریم و با حکومت اسلامی درافتادی آبرویت را می بریم. به پلیس  و واجا و سپاه اطلاع داده ام از همان موقع رسیدگی که نکرده اند قدرت اینها نیز افزایش یافته است.

همچنین در سال 1382 به خانه من حمله شد و ایمپلنت ذره بینی روی گوش و حلق من نصب کردند! این ایمپلنت مثل سمعک است گویا با کنترل از راه دور فعالش می کنند شنوایی من چند برابر میشود. یا مخابراتی و مبدل دار و کامپیوتری است.

وزارت اطلاعاتی ها و پلیس با متلک و این چیزها می گویند برو اگر توانستی دوربین خانه ات را بردار و ..

وقتی در دانشگاه کاشان بودیم در خانه ای اجاره حمید کارگر روزنامه ای آورده بود که خبر حمله انتحاری به ناوشکن آمریکایی بود من که این را دیدم یاد مقالات ارتشی که در مجلات ارتش و علمی خوانده بودم افتادم و به حمید کارگر گفتم ناوشکن ها در وسط دریا بسیار با رادار اطراف را کنترل می کنند و از فاصله چند کیلومتری یک گوله تفنگ را می توانند منهدم کنند. بعد گفتم که با توجه به اینکه اعراب و مسلمانان متخصص هواپیماربایی هستند و تاکنون ده ها بار هواپیما ربوده اند بالاخره چند هواپیما خواهند ربود و به نقاط حساس آمریکا خواهند زد! (این یک نظر فی البداهه بود از این نظر ها و پیش بینی ها مثلا در فوتبال و والیبال و برخی چیزهای دیگر که تخصصی و شناختی ندارم داده ام برخی درست از آب و برخی غلط از آب درآمده)

با نصب این ایمپلنت ها روی گوشم خیال کردم مربوط به نظرم درباره القاعده بوده که درست ازآب درآمده و لی از چند روز بعد از نصب صدای لاتهای محله و بچه های کاشان میآمد که می گفتند دیگه تا ابد اسیر ما هستی و حریم شخصی نخواهی داشت از خانه بیرون می آمد می دیدم ما پلاک17 کنونی و آنها دم پلاک 5 و 3 کنونی بودند!

نکته مهم عرض کنم حکومت اسلامی ایران خیلی مزور است و چون خاتمی میخواست آزادی بدهد ولی این آزادی محدود منجر به آزادی خوب و موثر نشود دانشگاه های دولتی و آزاد را پر از امنیتی کرده بودند یعنی 70-80 درصد دانشجویان لیاقت دانشگاه را نداشتند ولی چون لات طرفدار حکومت یا خانواده شهید های وابسته به حکومت و بسیجی و امنیتی و ... به عنوان دانشجو در دانشگاه ها بودند. طرف بسیجی بوده به او یاد داده بودند تیپ شلوار لی و تیشرت و گیتار و موی مد روز جهان تیپ بزند.

در مورد بچه های دانشگاه کاشان اگر وبلاگهای پایین را بخوانید می فهمید چه باند مافیایی خطرناکی هستند. من مطمئن هستم اینها که امنیتی بودند وقتی که من فی البداهه هواپیماربایی را پیشبینی کرده یودم صدایم را ضبط و از طرفی اول به طالبان و القاعده خبر داده بودند تا این خبر مورد بحث واقع شود و از استراق سمع های آمریکایی ها شنود شود و همزمان با سیا یا موساد یا خارج تماس و من  را به عنوان یار تروریستهای مسلمان معرفی و از همان موقع با جاسوسان غربی دوست و وسایل و ابزار جاسوسی میگرفتند و نیت آنها اجرای 11سپتامبر نبوده بلکه هدفشان بد جلوه دادن من و بهانه ارتباط با جاسوسان خارج و تهیه لوازم جاسوسی بوده است ولی وقتی اجرا شد احتمالا ضیافتشان برپا شده به عنوان کسانی که مجریان ترور 11 سپتامبر را لوداده ابزار جاسوسی بیشتر و حمایتهای بیشتری گرفتم.

از زمان نصب ایمپلنت تاکنون امنیتی های کاشان شبانه روز خودشان و لاتهای محله و از سال 1389 ساکنیین سهم غفاری پور که نوکر بچه های کاشان نیز هستند از سمعک مخابراتی و اسپیکر مخفی های توی دیوارصدای ضعیف پخش و یا از خانه همسایه بدون اسپیکر بلند بلند حرف میزنند و تهدید می کنند. و با اینکارها کارکرد و کارایی فکر را بسایر پایین آورده اند

این همان نکته عجیب است که اگر سیا یا موساد دسترسی به محتوای این ابزار را به بچه های دانشگاه کاشان ولاتها داده دیگر چه ارزش کسب اطلاعات داشته؟

لازم به ذکر است این سه باند مافیایی از سال 1390 تا کنون در واحدهای 4 و 8 و 9 و 10 و 14 و 15  آدمنربایی و شکنجه دارد و دایم حرفهای رکیک و فحش و مزاحمت دارند. از سال 1401 پروژه سرکوب زن زندگی آزادی همراه با دامگذاری گرفتند و شبانه روز علیه هزاران نفر بخصوص زنان انواع جنایت حتی قتل مرتکب شده اند.

نکته دیگر اینکه اعضای این سه باند از قدیم املاک مصادره ای می فروشند.(اول باید متصرف زمان شاهش که آن زمان مستاجر بوده را بلند کنند) همانطور که میدانید صدها یا هزاران کیلومتر ملک مصادره ای از قبیل زمین مسکونی و زمین کشاورزی و باغ و کارخانه و معدن و جنگل و مرتع و روستا از صاحبانش خلع ید شده ولی در بنیاد مستضعفان و بنیادهای دیگر ثبت نشده بلکه شاید مقامات بلند پایه یا شاید مدیران میانی یا حتی دونپایه این املاک را ثبت نکرده اند تا بفروشند و پولش را در جیب خود و باند مافیایی بگذارند و همچنین این املاک مصادره ای صاحبانی دارد که از آنها مصادره شده و آنها نیز دنبال فروش این زمین ها هستند. همچنین باندهایی دارد زمین های منازع طبیعی ر ابرای ساخت و ساز می فروشد.

این سه باند شرخران و پولشوهایی هستند که دنبال فروش املاک مصادره ای هستند. همچنین اینها خیال می کنند فامیلهای ما چندین کیلومتر مربع زمین مصادره ای دارند که روی آن نیز ساخته شده است و این ها با تهدیداد و کرکری ها و رجز خوانی هایی که می کنند به نظر میرسد مزاحم برخی فامیلها و دوست برخی دیگر فامیلهای ما شده اند.

پس چندین هدف هست که این اوباش ماجراهای پیچیده ای را اجرا کنند و شبانه روزی همدستی میکنند و چند دهه مزاحم بیگناهان شوند.

اطلاع رسانی های من موجب گرداوری این وبلاگهای زیر است وباید همه را مو به مو بخوانید و کامنتهایش نیز معتبر است و کامنت دروغ اجازه نشر نیافته است.20240703-14030413

https://14819-tehran-iran.blogspot.com

https://poolshoo.blogspot.com

https://sharkharan.blogspot.com

https://ferdos-tehran.blogspot.com

https://mafia-of-tehran.blogspot.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر